شهردار مشهد مقدس: ۹ هزار جای‌پارک و ۵۱ مکان اسکان موقت آماده خدمت‌رسانی به زائران دهه پایانی صفر | ما در حوزه قطارشهری، با کمبود واگن مواجه هستیم پروژه اتصال بولوار امام‌خمینی(ره) به بولوار نماز مشهد، فردا (۲۸ مرداد ۱۴۰۴) به بهره‌برداری می‌رسد تسهیل دسترسی زائران و شهروندان به خدمات شهری در مشهد با به‌روزرسانی لایه‌های مکانی نقشه مشهد محدودیت‌های ترافیکی ایام شهادت امام‌رضا(ع) در مشهد از پنجشنبه (۳۰ مرداد ۱۴۰۴) اعمال خواهد شد مشهد؛ اولِ عشق است آخرِ صفر خدمت رسانی رایگان ناوگان اتوبوسرانی مشهد به زائرین پیاده از محورهای ورودی مشهد مقدس دهه آخر صفر نمایش هم‌افزایی ملی در حمل‌ونقل جاده‌ای مشهد و خراسان رضوی در روز شنبه یک شهریور ماه ۱۴۰۴ تعطیل است استقرار تمامی دستگاه‌های اجرایی و خدمت‌رسان در محور‌های مواصلاتی منتهی به حرم در آستانه شهادت امام رضا(ع) | احتمال حضور پزشکیان در مشهد طرح خدمت‌رسانی به زائران پیاده امام‌رضا(ع) ویژه دهه پایانی ماه صفر در مشهد آغاز شد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) + فیلم و عکس هوای کلانشهر مشهد امروز در شرایط «قابل‌قبول» قرار دارد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) وزیر کشور: نگاه به مشهد و به ویژه برنامه‌های دهه آخر ماه صفر، ملی است | بازگشت ۲ میلیون تبعه غیرمجاز به افغانستان تا پایان سال ۱۴۰۴ + فیلم وزیر کشور وارد مشهد شد (۲۷ مرداد ۱۴۰۴) آمادگی مشهد برای اسکان ۸۰۰ هزار زائر حرم امام‌رضا(ع) در هر شب، طی روزهای آخر صفر ۱۴۰۴ استاندار خراسان رضوی: کارگروه احداث شهرک سلامت در مشهد تشکیل می‌شود مجموعه‌های مردمی در تدارک پذیرایی از زائران دهه آخر صفر ۱۴۰۴ در مشهد + فیلم عکس‌هایی از تمرین ارکستر سمفونیک تهران رونمایی از کتاب «در سایه‌سار خورشید» با موضوع فرهنگ میزبانی توسط شهرداری مشهد پیش‌بینی ۲۵۰ دستگاه اتوبوس در مشهد برای تقویت مسیر‌های عبوری و منتهی به حرم مطهر در روز‌های پایانی صفر خراسان رضوی، قطب صنایع دستی کشور؛ ۲۳ هزار هنرمند و ۷۰۰ فروشگاه فعال
سرخط خبرها

کودکی که سر چهارراه عامل مُرد امروز چند ساله می شود؟

  • کد خبر: ۱۲۲۴۸۴
  • ۰۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۵:۱۲
کودکی که سر چهارراه عامل مُرد امروز چند ساله می شود؟
سلمان نظافت یزدی - شاعر و روزنامه نگار

اگر از سمت چهارراه عامل به سمت چهارراه میدان بار بیایید، سه تا کوچه بیشتر در سمت راست خیابان قرار ندارد. ما اواسط دهه ۷۰ یکی دوسالی در یکی از همین کوچه‌ها در خانه‌ای که سقفش شیروانی بود زندگی می‌کردیم.

خانه‌ای که آخرِ کوچه باریک و بلند یک متری بود که وقتی درِ حیاط باز می‌شد روبه رویش دیوار دستشویی بود و حوضی کوچک جلو این دیوار، من مدتی خرچنگ‌هایی که از کوه‌های خلج آورده بودم را در آن حوض نگه می‌داشتم.

حیاط خانه کوچک بود، اما اولین بار آنجا بود که کاشتن و شکوفه زدن و میوه دادن درخت آلبالویی را تجربه کردم و سبز تا قرمز آلبالوهایش را چشم کشیدم. یک طرف حیاط پنجره‌های زیرزمین بود، وقتی پنجره‌ها تمام می‌شد می‌توانستی درِ زیرزمین را بعد از پایین آمدن سه پله باز کنی.

بعد از در زیرزمین پله‌های طبقه بالا بود، طبقه‌ای که شامل یک راهرو و یک اتاق پذیرایی می‌شد. آشپزخانه و حمام و هالی بزرگ در زیرزمین بود. دیوار‌های حیاط سیمانی بود و وقتی باران می‌آمد، کرم‌هایی عجیب و غریب میهمان حیاط خانه می‌شدند. کرم‌هایی که کودکانی کنجکاو به سوزاندنشان با کبریت فکر می‌کردند.

ما چرا از آن خانه رفتیم؟ آن خانه اگرچه میان چهارراه عامل و میدان بار قرار داشت، اما خانه چهارراه عامل صدایش می‌کردیم و می‌کنیم، نمی‌دانم چرا؟ شاید، چون نام عامل از میدان بار خوش آواتر بود.

خانه چهارراه عامل در آن سال‌ها که هنوز کارگاه‌های کفش سازی آنجا را قرق نکرده بودند، برای من با چند خاطره گره خورده است، خاطراتی که یکی از آن‌ها پررنگ در ذهنم مانده است.

شبی در طبقه دوم خانه عامل جلو تلویزیون رنگی پارس گروندیک نشسته بودیم و منتظر شروع سریال شلیک نهایی، بودیم، وقتی پدر به خانه رسید، مثل همیشه نبود.

چیزی دیده بود که نمی‌شد فراموشش کرد؛ بچه‌ای چهار پنج ساله در شلوغی سرشب چهارراه، چیزی شاید دانه خرمایی در گلویش گیر کرده بوده، مادر کودک هرچه زور زده، هرچه ضجه زده، عابران هرچه زور زده اند نتوانسته اند کاری بکنند، ناگه اجل از کمین بیرون جسته و جان کودک را گرفته است.

من شاهد آن جان دادن نبوده ام، اما خاطره اش مثل رد افتادن جسمی سخت روی تکه‌ای از تنم مانده است.

نمی‌دانم وقتی کودک روی زمین افتاده بوده چشمش کدام رنگ چراغ راهنمایی را گرفته بوده است، او به رنگ سبز خیره شده بوده یا قرمز؟ کدام راننده از سر خشم دستش را روی بوق فشار می‌داده تا ماشین‌ها راه بیفتند تا زودتر به خانه اش برسد؟ وقتی داریم جان می‌دهیم دوست داریم دوروبرمان سکوت باشد یا سروصدا؟
کودک که مُرد، خرچنگ‌ها را به هفت حوض برگرداندم، وقتی باران می‌آمد سراغ کبریت و کرم‌ها نرفتم، ابری از اندوه آمد و در زیرشیروانی خانه چهارراه عامل خانه کرد، ما چند ماه بیشتر آنجا نماندیم، درخت آلبالو و خاطره کودکی که سر چهارراه عامل جان داد، را همان جا گذاشتیم و وسایلمان را بار وانت کردیم و رفتیم جای دیگری. گاهی با خودم فکر می‌کنم کودکی که سر چهارراه عامل مُرد، امروز چندساله می‌شود؟

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->